بهره‌برداری از طرح گذر تشرف نوغان در حریم حرم مطهر رضوی در مهرماه سال جاری افزایش ۱۶ درصدی سفر از طریق پایانه‌های مسافربری مشهد روایتی از تخریب سینما‌های مشهد به ویژه از دهه ۷۰ تا امروز | سکانس زوال بر پرده سینما نگاهی کوتاه به تاریخ ورود سینما به مشهد و روزگار رفته بر آن | سیمای مخدوش پیرمرد صدساله گلایه اهالی محله پورسینای مشهد از زمین‌های رها شده حوالی چند مدرسه | در حصار زمین‌های خاکی و خالی تأخیر بیست‌ساله در روند ثبت جهانی توس به‌خاطر دکل‌های برق فشارقوی ۱۵۲ روز دیگر تا راه‌اندازی فاز نخست طولانی‌ترین خط مترو مشهد پیشینه یکی از بزرگ‌ترین محدوده‌های تاریخی شمال شهر مشهد | کاوش در تاریخ ناخوانده مزرعه «محرابخان» آمادگی کامل ناوگان اتوبوس‌رانی مشهد هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی جدید گلایه ساکنان چهارچشمه مشهد از ۲ دهه بلاتکلیفی پروژه نیمه‌کاره کانال آب شهروند خبرنگار | گلایه شهروند مشهدی از تاخیر برخی از خطوط اتوبوسرانی + پاسخ تخصیص اعتبار به مسجد مرویهای مشهد تا یک ماه آینده + فیلم (۲۰ شهریور ۱۴۰۳) سرای عزیزالله‌ اف مشهد، میراثی در انتظار تکمیل فرایند احیا | پژمان‌فر از بنا‌ی تاریخی عزیزالله‌ اف بازدید کرد + فیلم افزایش ۷۷۰میلیارد تومانی اعتبار ساخت فضا‌های ورزشی مشهد یکسان‌سازی نرخ حمل‌و‌نقل عمومی دغدغه زائران تأمین و نصب تجهیزات ایمنی در پارکینگ توحید مشهد استفاده شهرداری مشهد از وَن‌های تخصصی ویژه جمع آوری کودکان کار درباره یکی از کوچه‌های محله سرشور مشهد که یادآور نام یک پزشک قدیمی است | دگردیسی‌های مدام کوچه «مشیر» استفاده از تجربیات حمل‌ونقل عمومی شهرداری مشهد در شهرداری کرج ۱۱۰ میلیارد تومان در تأمین آب مورد نیاز مشهد صرفه‌جویی شد اثربخشی اقدامات کارگروه وکلای ترمیمی در دبیرخانه شهر ترمیمی
سرخط خبرها

کوچه یزدی ها، یزدی نداشت

  • کد خبر: ۱۳۰۴۹۵
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹
کوچه یزدی ها، یزدی نداشت
ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش.

ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش؛ و حتی بعد‌ها که تابلودار شد، یک خاطره دیر و دور و محوی توی حافظه ام مانده که انگار شبی به اورژانس آدرس «کوچه یزدی ها» را داده بودیم و همیشه وقتی به آن شب فکر می‌کنم، تصویر ماشین لکنته اورژانس آن ور خیابان توی خاطرم می‌آید -گمان کنم کلش خیالات است و آن وقت هم اورژانس را ندیده بودم- که معطل مانده بود و نمی‌فهمید کجای این محله «کوچه یزدی ها» ست. من راستش هنوز هم نفهمیده ام که چرا به کوچه ما می‌گفتند «کوچه یزدی ها».

چون از سر کوچه که حساب می‌کردی از «غلومحسینِ علِزغَر» که همان غلامحسین پسر علی اصغر باشد، تا «عباس علِزغَر»، برادرش و «اکبرِ ممد» و ما و خانواده شهید نصراللهی و بی بیِ خودمان و به گمانم حتی «عباسِ جنگی» همگی قاینی بودیم؛ و اصلاً کوچه یزدی ها، یزدی نداشت انگار، یا اگر هم داشت، در رقابت با قاینی‌ها انصاف این بود که اسم قاینی‌ها بیفتد توی دهن همه.

اسدا... – که ما اسُلّلا صدایش می‌کردیم – پسر غلومحسین علِزغَر بود. یعنی به حساب آن موقع که انگار هزار سال پیش بوده، می‌شد اسُلّلای غلومحسین. او آن موقع بازیگر یکه تاز و پیروز بلامنازعِ همه میدان‌های توشله بازی و پاسوربازی بود؛ و البته فوتبال که همیشه ته کوچه‌های چمن، وسط خیابانی که شصت متری خوانده می‌شد، در جریان بود؛ و یک بار که به صرافت متر کردن «شصت متری» افتادیم، به زور و زحمت بیست متر می‌شد، ولی هیچ کس نفهمید اول بار چه کسی به آنجا شصت متری گفته.

تابستان، فصل شصت متری بود و فصل دشتِ اسدالله. ته خرداد یک توشله بزرگ قرض می‌کرد و می‌افتاد وسط کارزار. این آخرها، اما کمتر کسی پای رقابتش می‌آمد.

این قدر که از مجبوری افتاده بود به آوانس دادن و شُل بازی کردن. آن اوایل ولی، صبحِ روز اول با همان توشله قرضی می‌افتاد وسط ماجرا و دم غروب که کر و کثیف برمی گشت طرف خانه شان، جیب‌های ورقلمبیده اش پر بود از جیرینگ جیرینگِ صدای توشله‌هایی که به هم می‌خوردند. بیشترشان سه رنگ، که امان از توشله سه رنگ و ارج و قُربش.
ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->